آندرس اریکسون و همکاران: وسعت و عمق تخصص معمولا از طریق 10 سال تمرین عامدانه به دست میآید، جایی که یک فرد باانگیزه دائما تلاش میکند تا از بازخوردها بیاموزد و در تمرینهای هدفمند ارائه شده توسط یک مربی حامی و آگاه شرکت میکند تا فراتر از محدودیتهایش پیش برود.
ن «قانون 10ساله»کسب تخصص را در طیف گستردهای از زمینهها از جمله پزشکی، نویسندگی حرفهای، موسیقی، هنر، ریاضیات، فیزیک و ورزش بررسی کردهاند
در یک مطالعه اخیر، دیوید زی هامبریک و همکارانش دریافتند که تمرین عامدانه تنها 30 درصد از تفاوتها در رتبهبندی عملکرد در شطرنج و موسیقی را توضیح میدهد و بسیاری از اختلافات را با عوامل دیگر غیرقابلتوضیح میدانند.
در سالهای اخیر مشخص شده است که قانون 10ساله در واقع یک قانون نیست، بلکه یک میانگین است، با تغییرات قابلتوجهی در اطراف میانگین. استثناهایی از قانون 10ساله در هنر، علوم، ورزش و رهبری یافت شده است. برخی از افراد بیش از 10 سال طول میکشد تا متخصص شوند، درحالیکه برخی دیگر در زمان بسیار کمتری به همان نقطه میرسند.
روانشناس دین کیت سیمونتون استدلال میکند که استعداد بهتر است بهعنوان هر بستهای از ویژگیهای شخصی در نظر گرفته شود که کسب تخصص را تسریع میبخشد، یا باتوجهبه مقدار مشخصی از تخصص، عملکرد را افزایش میدهد. بهعبارتدیگر، استعداد به فرد این امکان را میدهد که از مقدار معینی از تخصص، «سریعتر بهتر شود» یا «هزینه بیشتری به دست آورد».
البته، اینکه آیا یک بسته منحصربهفرد از ویژگیهای شخصی بهعنوان یک استعداد بهحساب میآید یا خیر، بستگی به حوزه دارد. اما حتی استعدادها در یک حوزه واحد را میتوان فردی کرد. افراد میتوانند بسته منحصربهفرد ویژگیهای خود را به روشهای مختلف ترکیب و مطابقت دهند تا همان استعداد را ابراز کنند. بهعنوانمثال، در نظر بگیرید که فردی با سطوح بالای پشتکار و انگیزه میتواند ویژگیهای دیگری را که ممکن است در مقایسه با آنها کمتر درخشان هستند، جبران کند، مانند حافظه ضعیف. آنچه مهم است کل بستهبندی است، نه ترکیب دقیق ویژگیهای شخصی.
اما استعداد چگونه رشد میکند؟ متاسفانه، بسیاری از مردم درک بیش از حد سادهای از استعداد دارند. آنها استعداد را ذاتی میبینند که باتوجهبه شرایط مناسب آماده ظهور است. اما استعداد اینگونه عمل نمیکند.
بااینحال، همچنین بهخوبی شناخته شده است که هیچ یک از این ویژگیهای شخصی - از توانایی ریاضی تا شجاعت - به طور کامل توسط ژنها تعیین نمیشود. تحتتاثیر ژنتیکی به معنای تعیین ژنتیکی نیست. اگرچه کد ژنها برای پروتئینها و پروتئینها بلوکهای سازنده هر کاری هستند که انجام میدهیم، اما از هر چیزی که بهعنوان استعداد تشخیص میدهیم فاصله زیادی دارند. یکی از مهمترین اکتشافات در سالهای اخیر این است که محیط باعث بیان ژن میشود. هر قدمی که برمیداریم پیکربندی تمام سلولهای بدن ما را تغییر میدهد. همانطور که مت ریدلی خاطرنشان میکند: "ژنها مکانیسمهای تجربه هستند." استعداد از طریق تعامل ژنها و محیط شکل میگیرد. استعداد و تمرین مکمل یکدیگرند، نه در تضاد.
یکی از کلیدهای این رمز و راز، تشخیص این موضوع است که مزایای ژنتیکی و زیستمحیطی کوچک در طول سالها چندبرابر میشود. بچهای که کمی بلندتر از بقیه است، یا میتواند کمی بهتر از دیگران بخواند، ابتدا برای تیم بسکتبال انتخاب میشود یا در گروه خواندن کمی پیشرفتهتر قرار میگیرد. باگذشت زمان، سطح توانایی بچهای که برای آموزش پیشرفته انتخاب شده بود و بچهای که برای آموزش پیشرفته انتخاب نشده بود، بیشتر میشود. البته، روی دیگر سکه نیز ممکن است، جایی که یک نقص ژنتیکی یا محیطی خفیف میتواند فرد را از موقعیتهایی که در آن دشواری آشکار میشود اجتناب کند. بااینحال، این دقیقا موقعیتهایی است که به فرد امکان میدهد یاد بگیرد چگونه جبران کند، یاد بگیرد و رشد کند. این «اثرات چند برابری» از چندین نقطهنظر، از جمله مدل زیستمحیطی تواناییها و مدلهای آشفتگی یوری برونفنبرنر و استفان سیسی بررسی شدهاند که در آن تفاوتهای کوچک میتواند منجر به تفاوتهای بزرگ در مراحل بعدی توسعه شود.
همچنین برخی از ویژگیها که اغلب ناشناخته هستند، حتی ممکن است تا زمانی که یک جهش رشد در نوجوانی ایجاد نشود، ظاهر نشوند؛ بنابراین یک ویژگی، مانند برونگرایی، میتواند زود رشد کند، درحالیکه ویژگی دیگر، مانند تولید گفتار، ممکن است تاخیر داشته باشد - که ممکن است تا زمانی که این دو با هم هماهنگ شوند، ناخوشایند به نظر برسد. رشد نابرابر خصوصیات شخصی میتواند ظهور یک استعداد را به تاخیر بیندازد و در نهایت به نظر برسد که از ناکجاآباد بیرونآمده است.
بهعنوان یک قیاس، به ژنها مانند نوازندگان یک ارکستر فکر کنید. باید همگامسازی زیادی وجود داشته باشد تا سمفونی کلی زیبا به نظر برسد. نوازندگان باید نهتنها در بخش سازهای خود با یکدیگر هماهنگ باشند، بلکه همه بخشهای مختلف باید با یکدیگر هماهنگ باشند. نهتنها این، بلکه اگر ارکستر در محیطی کاملا بیپاسخ بنوازد، نوازندگان از تمرین و نواختن بیشتر دلسرد خواهند شد. در نهایت، رهبر ارکستر برای این فرایند همگامسازی ضروری است و به پرورش، پشتیبانی و هماهنگی بخشهای مختلف کمک میکند تا سمفونی کلی زیبا به نظر برسد.
البته، ما فقط گیرندگان منفعل محیط خود نیستیم. همه ما فعالانه انتخاب میکنیم، و این انتخابها در طول سالها جمع می شوند. بر اساس «تئوری محرکه تولید تجربه»، ژنها به طور غیرمستقیم بر رشد استعداد تاثیر میگذارند و ما را به دنبال تجربیاتی میبرند که به نوبه خود ساختارهای عصبی مغز و فیزیولوژی را توسعه میدهند که حتی سطوح بالاتری از استعداد را پشتیبانی میکنند. در فرمولبندی نظریه وندی جانسون، این امر در مورد تمام زمینههای تفاوتهای فردی از جمله انگیزه، علاقه، تمرکز توجه، شخصیت، نگرش، ارزشها و ویژگیهای عجیبوغریب منحصربهفرد برای هر فرد صدق میکند. ژنها به طور غیرمستقیم توجه ما را به جهات خاصی جلب میکنند و ما را از پردازش اطلاعات دیگر در محیط دور میکنند. همه ما در مواردی که توجه ما را به خود جلب میکند با هم تفاوت داریم، و این با یکعمر تجربیات تقویتکننده متقابل مشخص میشود که طبیعت با پرورش میرقصد.
این درک دقیقتر از رشد استعداد، پیامدهای قابلتوجهی برای تلاشهای ما برای پرورش استعداد دارد. بهعنوانمثال، طیف بسیار گستردهتری از ویژگیهای شخصی، از جمله ویژگیهای مادرزادی و ارادی باید در هنگام قضاوت در مورد اینکه آیا یک فرد از یک رژیم آموزشی خاص سود میبرد، در نظر گرفته شود. در هر لحظه از زمان، ممکن است استعدادی غایب باشد، زیرا فرد علاقهای ندارد، احساس بیانگیزگی میکند، یا تمایلی به انجام کارهای لازم برای رشد استعداد ندارد.
همچنین، ازآنجاییکه همگامسازی ژنها با یکدیگر و با محیط به زمان نیاز دارد، هر لحظه برخی از استعدادها نادیده گرفته میشوند. استعدادی که کودک نشان میدهد حتی ممکن است با رشد و فعالشدن ژنهای مختلف به استعداد دیگری تبدیل شود. همانطور که دین کیت سیمونتون اشاره میکند، یک هنرمند بااستعداد ممکن است به یک دانشمند بااستعداد تبدیل شود، زیرا ویژگیهای شخصی متفاوت در زمانهای مختلف در طول رشد ظاهر میشود.
دیوید هنری فلدمن و لین گلداسمیت بر اساس مصاحبههای دقیق با تعدادی از اعجوبهها و اعضای خانواده آنها به این نتیجه رسیدند که پدیده اعجوبه نتیجه تصادف شانسی عوامل است. این شامل وجود یک حوزه مطابق با تمایلات و علایق اعجوبه است. اما همچنین مستلزم تمایل بهصرف ساعات لازم برای رشد استعداد، دردسترسبودن این حوزهها در موقعیت جغرافیایی اعجوبه، رشد اجتماعی/عاطفی سالم، جنبههای خانوادگی (ترتیب تولد و جنسیت)، آموزش و آمادگی (چه غیررسمی و چه رسمی) است. حمایت فرهنگی، شناخت عمومی برای موفقیت، دسترسی به منابع آموزشی، حمایت مادی اعضای خانواده، حداقل یکی از والدین کاملا متعهد به رشد اعجوبه، سنتهای خانوادگی که به نفع پیشرفت اعجوبه و نیروها، رویدادها و روندهای تاریخی است.
نگاه دقیقتر به رشد استعدادها به ما امکان میدهد تا همه چیز را در چشمانداز قرار دهیم. درحالیکه شکوفههای اولیه وجود دارد، ما نباید افراد بهظاهر بیاستعداد را نادیده بگیریم. زندگی یک بازی حاصل جمع صفر نیست. فقط به این دلیل که یک نفر زود استعداد خود را نشان میدهد به این معنی نیست که دیگران نمیتوانند سالها بعد وارد صحنه شوند. به همین دلیل است که برای «متخصصان» (مانند والدین یا معلمان) خطای فاحشی است که محدودیتهایی را برای آنچه افراد در نهایت میتوانند به دست آورند، پیشنهاد کنند.
در عوض، ما باید همه را تشویق کنیم که تاحدامکان با حوزههای بیشتری ارتباط برقرار کنند و مراقب حوزههایی باشیم که حالت «غرقگی» را فعال میکنند. ما باید از این واقعیت آگاه باشیم که زمانی که هرکسی، با هر سنی، حوزهای را پیدا کند که به بهترین وجه با بسته منحصربهفرد ویژگیهای شخصی او مطابقت دارد، فرایند یادگیری میتواند با الهام گرفتن از افراد برای برتری بسیار سریع پیش رود. این مستلزم باز نگهداشتن درها و ایجاد یک فرایند توسعه استعداد پویا است که در آن تنها معیار پذیرش، آمادگی برای مشارکت است. آخرین علم نشان میدهد که همه ما قادر به عملکرد فوقالعاده در برخی از حوزههای تخصص هستیم. نکته کلیدی این است که شیوه بیانی را پیدا کنید که به بهترین وجه امکان درخشیدن بسته منحصربهفرد خصوصیات شخصی شما را فراهم کند.
ما باید از این واقعیت آگاه باشیم که زمانی که هرکسی، با هر سنی، حوزهای را پیدا کند که به بهترین وجه با بسته منحصربهفرد ویژگیهای شخصی او مطابقت دارد، فرایند یادگیری میتواند با خواستن فرد برای برتری بسیار سریع پیش رود. این مستلزم باز نگهداشتن درها و ایجاد یک فرایند توسعه استعداد پویا است که در آن تنها معیار پذیرش، آمادگی برای مشارکت است. آخرین علم نشان میدهد که همه ما قادر به عملکرد فوقالعاده در برخی از حوزههای تخصص هستیم. نکته کلیدی این است که شیوه بیانی را پیدا کنید که به بهترین وجه امکان درخشیدن بسته منحصربهفرد خصوصیات شخصی شما را فراهم کند.